باران گپ چت روم متنوع و شلوغ - چت حالا باید دوباره از اول تمرین میکردیم. خسته کوفته ساعت هشت شب رسیدم خونه و کسی نبود. خوشحال به سمت باران گپ چت رفتم و هنوز سرم به بالش نرسیده، خوابم برد. ایلیا؟ سرش رو از گوشی اش بلند کرد و https://archer7f2n7.bloggactivo.com/25881527/مهگل-چت-no-further-a-mystery